مهربد جونمهربد جون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
خانه سبز ماخانه سبز ما، تا این لحظه: 17 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

مهربد مشهدی نژاد

مرد کوچک مهربان

افسردگی بعد از آزمون!!!!!!

1391/8/21 8:27
نویسنده : مامان مهربد
133 بازدید
اشتراک گذاری
سلام به همه دوستان و مهربد نازم.......

این چند روز افسرده شدم البته از روزجمعه تا حالا، تا پنجشبه سر حال بودم حتی شب عروسی هم رفتم و خوش گذشت اما جمعه که آزمون وکالت داشتم  افسردگیم شروع شد  واما ماجرای جمعه به بعد........

شب مامانم اومد خونمون خوابی تا ساعت ۴ صبح که من و همسر میخواستیم بریم اهواز پیش مهربدم باشن ما راهی اهواز شدیم برا امتحان وکالت. و من آخرین باری که درس خونده بودم خرداد ۹۰ برا امتحانهای پایان ترمم بود حالا با چه امیدی من این آزمون رو ثبت نام کردم نمیدونم البته میخواستم ببینم چطوریه.حوزه خوزستان ۲۷۱۳ نفر شرکت کرده بودن و فقط ۱۰۰ نفر میخوان.خیلی ها از استانهای دیگه اومده بودن چون بعد از تهران، خوزستان بیشترین تعداد رو میخواسته حال به نظر شما من باید انتظار قبولی داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

افسرده نوشت:خیلیییییییییییییی ناراحتم که چرا نخوندم البته چند دلیلم داشته مثلا من ۲ ماه قبل از فارغ التحصیلیم باردار شدم و بعد زایمان و بعد هم درگیر بیماری مهربد ولی هیچکدوم از اینها قانعم نمیکنه برا درس نخوندنم.....(اینارو میگم که خدای نکرده کسی فکرنکنه من تنبلم من خیلییییییییی هم زرنگ و باهوشم.......)

تا حال که توی یه رتبه بندی شرکت کردم رتبم افتضاااااااااااااااااااااااااااح بوده ولی خوب جبران میکنم به شوهر جونم قوووووووووووول مردونه داد

م البته برا سردفتری اسناد

جمعه آینده هم آزمون قضاوت دارم ولی به احتمال زیاد نمیرم چون اونم همین آش و همین کاسه س

تشکر نوشت:راستی مریم جون و آقای دکتر علمداری و پسر کوچولوشون آقا سبحان که برا تحصیل رفتن روسیه و از دوستای بسیار خوبمون هستن چهارشنبه تماس گرفتن و باز هم مارو شرمنده و میخوایتن برا مهربد جون دارو بفرستن که ما گفتیم مهربد دارو داره آخه چند بار زحمت این کار رو کشیدن ممنون ازتون

شنیدم مهربدم رقاص شده مامانیم میگفت شما که اهواز بودید مهربد با ترانه حسابی قررررررر میداد فکر کنم از توی عروسی یاد گرفته

الان که دارم مینویسم مینو جون هم خونمونه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)